سرایای رسول خدا
سرایای
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، به گروهی از
سپاه گفته میشود که به دستور رسول خدا به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام میشدند، بدون آنکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همراه آنان خارج شود. و تعداد این قسم از سپاه ۳ تا ۵۰۰ نفر است که در هنگام
شب بیرون میروند.
سریه (السّریة: الطائفة من الجیش یبلغ اقصاها اربعمائة تبعث الی العدو، و جمعها سرایا سمّوا بذلک لانهم یکونون خلاصة العسکر») از سرو و مونث (السَّرِیّ) است و در لغت گروهی از لشکر را گویند که پنهانی به سوی دشمن میروند و تعداد آنها به چهارصد نفر میرسد.
اما در اصطلاح، سریه به گروهی از
سپاه گفته میشود که به دستور
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سوی مکانی و برای انجام ماموریتی اعزام میشدند، بدون آنکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همراه آنان خارج شود.
درباره گروههای اعزامی برای نبرد با
مشرکان در بین
اعراب تقسیمبندیهایی صورت گرفته است. که عبارتند از:
۱:
سرایا: تعداد این قسم از سپاه ۳ تا ۵۰۰ نفر است که در هنگام
شب بیرون میروند.
۲:
سوارب: دستههایی از سپاه هستند که در طول
روز بیرون میروند.
۳:
مناسر: تعداد این قسم از سپاه بیش از ۵۰۰ نفر و کمتر از ۸۰۰ نفر میباشد.
۴:
جیش: سپاهی را که شماره آن به ۸۰۰ نفر برسد را جیش گویند.
۵:
خشخاش: سپاهی که تعداد افراد آن از۸۰۰ نفر بیشتر و از۱۰۰۰ نفر کمتر است.
۶:
جیش ازلم: سپاهی که تعداد افراد آن به ۱۰۰۰ نفر برسد را جیش ازلم گویند.
۷:
جیش جحفل: سپاهی که تعداد افراد آن به ۴۰۰۰ نفر برسد.
۸:
جیش جرار: سپاهی که به ۱۲۰۰۰ نفر برسد جرار نامیده میشود.
۹:
کتیبه: سپاهی را گویند که جمع شده و پراکنده نشوند.
۱۰:
حضیره: آن تعداد از سپاه را گویند که از ۱۰ نفر کمتر بوده و به
جنگ فرستاده شوند.
۱۱:
نفیضه: سپاه کم تعداد را گویند.
۱۲:
ارعن: به سپاه بزرگ ارعن گفته میشود.
۱۳:
خمیس: به سپاه عظیم خمیس اطلاق میشود.
اسامی سرایا، فرماندهان و مقصد آن:
الف:
رمضان سال دهم
هجرت، به سوی
یمن.
ب:
ربیعالآخر سال نهم، به سوی
فلس که
بت قبیله طیی در آنجا بود.
ج:
شعبان سال ششم هجرت، به سوی
بنیسعد بن بکر در
فدک.
شوال هشتمین ماه هجرت، به سوی
رابغ. (با
جحفه ده میل فاصله دارد و در راه
قدید است.)
رمضان هفتمین ماه هجرت، به سوی «
سیفالبحر» بود.(از نواحی
عیص و کرانههای دریای سرخ.)
رجب سال دوم هجرت، به سوی
نخله که به بستان
ابن عامر هم معروف بود. (این سریه به «
سریه نخله» نیز معروف است.)
رمضان سال دوم هجرت، کشتن
عصماء دختر مروان،(
همسر یزید بن
زید بن حصن خطمی) علت
قتل او این بود که همواره
اسلام را عیب میکرد و پیامبر را میآزرد و مردم را بر ضد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میشوراند و در
هجو اسلام
شعر میسرود.
شوال سال دوم هجرت، کشتن
ابو عفک یهودی.
علت قتل او آن بود که پیامبر را هجو کرده و دشمنان را بر ضد ایشان
تحریض میکرد.
ربیعالاول سال سوم هجرت، برای کشتن
محمد بن مسلمه انصاری.
علت قتل:
کعب بن اشرف یکی از بزرگان یهود
بنیالنضیر که پدرش مردی از قبیله طی و مادرش از یهود بنیالنضیر بود. هنگامی که خبر شکست
قریش و کشتهشدن بزرگان آنها به
مدینه رسید، از آنجا که دشمنی زیادی با
مسلمانان داشت، به حدی متاثر شد که گفت: اگر این خبر راست باشد
مرگ برای ما بهتر از زندگی است. او به میان قریش رفته بر کشتگان
بدر گریست و با سرودن اشعاری در مصیبت آنان مردم را بر علیه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تحریک کرد و پس از اینکه به مدینه بازگشت در صدد
آزار مسلمین برآمده اشعاری عاشقانه سرود و در آنها نام زنان مسلمان را میبرد و با آنها اظهار معاشقه و
تغزل میکرد.
محرم سال سوم هجرت، به سوی «
قطن» واقع شد.
منطقه ایست کوهستانی در ناحیه
فید.
محرم سال سوم هجرت، قتل
سفیان ابن خالد هذلی.
علت قتل آن بود که به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خبر رسیده بود که از
بنیلحیان که در
عرنه و اطراف آن مقام داشت، گروهی از قوم خود و دیگر مردم را برای جنگ با آن حضرت گرد آورده است.
سریه منذر بن عمرو ساعدی، نام این سریه در
مغازی واقدی به صورت «
غزوه بئر معونه» آمده است.؛ چاهی است از چاههای
بنیسلیم، میان سرزمینهای
بنیعامرو، بنیسلیم.
صفر سال سوم هجرت، به سوی
نجد واقع شد.
سریه مرثد بن ابی مرثد (در کتاب مغازی واقدی این سریه با نام «
غزوه الرجیع» ذکر شده است.)
صفر سال سوم هجرت، به سوی قبایل «
عضل و
قارّة» واقع شد.
الف: محرم سال پنجم هجرت، به سوی «
قرطاء» (طایفهای از
بنیبکر، آنان در بکرات از نواحی
ضریه ساکن بودند.)
ب: ربیعالآخر سال ششم هجرت، به جانب
بنیثعلبه و
بنیعوال (آنان در
ذیالقصّه میزیستند، در بیست و چهار میلی راه مدینه و
ربذه.) واقع شده است.
سریه عکاشة بن محصن،
ربیعالاول سال ششم هجرت، به سوی «
غمر مرزوق» واقع شد. (غمر مرزوق نام آبی است در سرزمین
بنیاسد و تا فید که بر راه اصلی مدینه است دو شب راه است.)
سریه ابی عبیدة بن الجراح.
ربیعالآخر سال ششم هجرت، به سوی ذی القصّه.
الف:
جمادیالآخره سال سوم هجرت، به سوی
قرده (قرده از سرزمینهای نجد است، میان ربذه و غمره در ناحیه
ذات عرق.) واقع شد.
ب: ربیعالآخر سال ششم هجرت، به سوی
جموم از اراضی بنیسلیم.
ج:
جمادیالاولی سال ششم هجرت، به سوی
عیص (میان عیص و مدینه چهار شب راه است.) واقع شد.
د: جمادیالآخره سال ششم هجرت، به سوی طرف (آبی است نزدیک مراض و پایینتر از نخیل و در سی و شش میلی مدینه و بر شاهراه واقع است.) واقع شد.
س: جمادیالآخره سال ششم هجرت، به سوی به
حسمی واقع شد.
ش: رجب سال ششم هجرت، به سوی
وادیالقری واقع شد.
خ: رمضان از سال ششم هجرت، به سوی وادیالقری واقع شد.
ح:
سریه زید بن حارثه به
مدین.
سریه عبدالرحمن بن عوف،
ماه شعبان از سال ششم هجرت، به سوی
دومة الجندل واقع شده است.
سریه عبدالله بن عتیک،
ذیالحجه از سال چهارم هجرت (
ابنسعد در
طبقات زمان آن را رمضان سال ششم هجرت میداند.)،
به منظور کشتن
ابو رافع سلّام بن ابو حقیق نضری به سوی
خیبر. (علت این مطلب آن بود که ابو رافع در
غطفان مشرکان را گرد آورد و برای جنگ با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انجمنی بزرگ فراهم کرد.)
سریه عبدالله بن رواحه،
شوال، سال ششم هجرت، به منظور کشتن «
اسیر بن زرام» واقع شد. علت کشتن او آن بود که پس از کشته شدن
عبدالله بن اتیک،
یهودیان وی را به سرکرده خود برای جنگ با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) انتخاب کردند.
سریه کرز بن جابر الفهری،
شوال سال ششم هجرت، به سوی
عرنیین واقع شد.
سریه عمرو بن امیة الضمری،
و قتل ابوسفیان بن حرب.
سریه عمر بن خطاب،
شعبان سال هفتم هجرت، به سوی تربة واقع شد. (
تربت صحرایی است که فاصله آن تا مدینه دو روز است.)
سریه ابوبکر،
شعبان سال هفتم هجرت، به سوی
بنیکلاب در نجد بوده است.
الف: شعبان سال هفتم هجرت، به سوی
بنیمرّه در
فدک واقع شده است.
ب: شوال سال هفتم هجرت، به سوی یمن (یمن که به صورت یمن هم ضبط شده است نام آبی است و نباید با یمن اشتباه شود.) و جبار واقع شده است.
سریه ابن ابی العوجاء السلمی،
ذیحجه سال هفتم هجرت، به سوی بنیسلیم.
الف: رمضان سال هفتم هجرت، به سوی
بنیعوال و
بنیعبد بن ثعلبه که در
میفعه سکونت داشتند.
ب: صفر سال هشتم هجرت، به سوی
بنیالملوّح در
کدید (در چهل و دو میلی
مکه، میان
عسفان و
امج) بوده است.
ج: صفر سال هشتم هجرت، به سمت قتلگاه یاران
بشیر بن سعد.
سریه شجاع بن وهب الاسدی،
ربیعالاول سال هشتم هجرت، به سوی بنی عامر در «
سیّ» واقع شد. («سی» در ناحیه رکبه است و فاصله آن تا مدینه پنج شب راه است.)
سریه کعب بن عمیر الغفاری،
ربیع الاول سال هشتم هجرت، به سوی
ذات اطلاح واقع شد. (اطلاح جمع طلح و به معنی ستور است. ذات اطلاح پس از وادی القری واقع شده است.)
سریه مؤته،
جمادیالاولی سال هشتم هجرت، به سمت
موته. (موته نزدیک
بلقاء است و بلقاء نزدیک
دمشق میباشد.)
سرایای عمرو بن العاص (غزوه ذاتالسلاسل)،
الف: ماه جمادی الآخرة سال هشتم هجرت، مقصد: به سوی ناحیه
ذات السلاسل واقع شده است. (ذات السلاسل پس از وادی القری است و میان آن تا مدینه ده روز راه است.)
ب: رمضان سال ششم هجرت، به جانب
سواع (نام سواع در
آیه ۲۳ از
سوره نوح آمده است.
سواع نام مکانی است که
بت هذیل در آن بود.) واقع شد.
سریه خبط،
رجب سال هشتم هجرت، به سوی خبط (خبط، نام نوعی از برگ درختان بوده و نام سرزمینی است که با مدینه پنج روز راه فاصله دارد و در راه جهنیه است. در وجه تسمیه این سریه به خبط گفتهاند: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
ابو عبیده بن جرّاح را با سیصد تن از
مهاجران و انصار به جانب طایفهای از جهینه که در قبلیّة و سواحل دریا بودند گسیل فرمود. پس مسلمانان در راه دچار گرسنگی شده ناچار برگهای خشک را میخوردند.)، به سرداری ابو عبیده جراح.
سرایای ابی قتاده بن ربعی الانصاری:
الف: شعبان سال هشتم هجرت، به سوی حضرة (در نجد واقع شده است.) واقع شده است.
ب: رمضان سال هشتم هجرت، به سوی
وادی اضم (اضم، نام آبی میان مکه و یمانه است، نزدیک سمینه) واقع شده است.
سرایای خالد بن الولید:
الف: رمضان سال هشتم هجرت، به سوی
عزّی واقع شده است.
ب: شوال سال هشتم هجرت، به سوی
بنیجذیمه (بنی جذیمه در یلمم (میقات اهل یمن) بودند و فاصله آن تا مکه دو شب راه است.) از کنانة واقع شد.
ت: ربیعالاول سال دهم هجرت، به سوی
بنیعبدالمدان (بنیعبدالمدان از طوایف بزرگ مذحجاند و
نجران شهر کوچکی است در منطقه یمن که تا
صنعاء ده منزل فاصله دارد و تا مکه بیست روز.) که در نجران بودند.
د: رجب سال نهم هجرت، به سوی
اکیدر بن عبد الملک به دومة الجندل.
سریه سعد بن زید الاشهلی، رمضان سال هشتم هجرت، به جانب
منات واقع شد.
سریه الطفیل بن عمرو الدوسی، شوال سال هشتم هجرت، به جانب ذو الکفّین (ذو الکفّین بت خاندان عمرو بن حممة دوسی بود.) برای نابودی آن. (واقدی در مغازی این سریّه را ذیل جنگ طائف آورده و برای آن عنوان جداگانه تعیین نکرده است.)
سریه قیس بن سعد بن عباده، سال هشتم هجرت، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قیس بن سعد بن عبادة را به یمن فرستادند و دستور دادند تا در سرزمینهای قبیله صداء پیشروی کند.
سریه عیینه بن حصن الفزاری، محرم سال نهم هجرت، به جانب بنیتمیم واقع شد.
قطبه بن
عامر بن حدیده، صفر سال نهم هجرت، به جانب
خثعم (آنان در ناحیه بیشه نزدیک قربة در منطقه تبالة سکونت داشتند.) واقع شد.
سریه ضحّاک بن سفیان کلابی، ربیعالاول سال نهم هجرت، به جانب بنیکلاب واقع شد.
سریه علقمه بن مجزّز مدلجی، ربیعالآخر سال نهم هجرت، به سوی
حبشه واقع شده است.
سرایای عکاشه بن محصنالاسدی:
الف: ربیعالاول سال ششم هجرت، به سوی
غمر مرزوق (غمر مرزوق نام آبی است در سرزمین بنیاسد و تا فید که بر راه اصلی مدینه است دو شب راه است.) واقع شد.
ب: ربیعالآخر از سال نهم هجرت، به ناحیه جناب (سرزمین قبیلههای عذرة و بلیّ) واقع شد.
سریه اسامة بن زید بن حارثه، صفر سال یازدهم هجرت، به سوی «اهل ابنی» (ابنی، نام ناحیهیی است در
شام و دهکدهیی از مؤته است.) و به منظور جنگ با رومیان واقع شده است.